نادر شاه
نادرشاه افشار که در تاریخ به اسکندر دوم و به ناپلئون ایران مشهور است زندگانی
پرماجرایی داشته و در مورد او کتابها نوشته شده است. وی رئیس طایفه افشار (از طوایف قزلباش) بود و یازده سال بر ایران حکومت کرد. پایختخت وی شهر مشهد بود
سقوط اصفهان در سال ۱۱۳۵
ه.ق. بهانه خوبی به دست سرکشان داخلی و مدعیان خارجی ایران داد تا هر یک از
گوشهای سر برآوردند و کشور را به هرج و مرج طولانی مبتلا کنند. نادر نیز در راس گروهی که برای حمایت از حیات و هستی اهل ابیورد فراهم ساخته بود ابتدا در خدمت خان
همین منطقه قرار گرفت و پس از ازدواج پیاپی با دو دختر او، وارث حکومت محلی کوچک وی شد. آن گاه در سال ۱۱۳۹ ه.ق که شاهزاده سرگردان صفوی (تهماسب میرزا)
در جستجوی یاران و همراهان فداکاری بود به او پیوست و عزم نجات ایران کرد
سردار افشار در خلال چهارجنگ پیاپی که با شورشیان افغان داشت توانست سردسته آنان،
یعنی اشرف و همراهانش را در مناطق مهماندوست دامغان، سردر خوار (نزدیک تهران)
مورچه خورت اصفهان و زرقان فارس در هم بکوبد. راه را برای استقرار مجدد حکومت
صفوی هموار کند. پس از آن در طول چندین نبرد بزرگ و کوچک با ترکان عثمانی که
بیست سال طول کشید (به غیر از یک مورد) همه جا نادر پیروز بود. وی نیروهای عثمانی
را شکست داد و آنان را از خاک ایران تا منتهی الیه دریای سیاه و ارمنستان و گرجستان
بیرون راند. نیروهای روسی نیز که وصیت پتر کبیر از اختلافات درونی ایران استفاده
کرده بودند با سیاست و تدبیر عاقلانهوی تمامی خطه شمال و باریکه ساحلی خزر را (از
دربند و باکو تا مازندران) تخلیه کردند. نادر با بهره گیریهای به موقع از ضعفهایی که شاه
تهماسب دوم از خود نشان داد وی را از سلطنت خلع کرد.