شرایط نظامی و سیاسی ایران قبل از حمله
نقشه خوارزمشاهیان. قبل از حمله مغولها.خواندن حروف نقشه تنها با کلیک کردن و بزرگنمایی حداکثر نقشه میسراست.
در قرن هفتم میلادی ارتش متمرکز ساسانیان در جریان حمله اعراب بطور کامل از هم فرو
پاشید. از آنجائیکه ایران جزئی از امپراتوری اسلام و در حقیقت قلمرو دارالخلافه به شمار
میآمد بالطبع به لحاظ نظامی نیز تحت امر سپاه اسلام بود، اما در عمل در ایران قدرتهای
محلی در مناطق مختلف قدرت را در دست داشتند و هر قدرت محلی نیز متکی به قوای
نظامی خود بود. به غیر از نیروهای محلی بردگان ترکنژاد قبایل آسیای مرکزی عنصر دیگر نظامی را تشکیل میدادند.
تحول در سیستم نظامی ایران از زمان سلطان محمود غزنوی آغاز شد. تشکیلات نظامیای
که سلطان محمود به وجود آورد، برای زمان خودش تحولی نوین در ساختار قشون و قوای
جنگی کشور بود. سربازان ارتش جدید نه تنها حقوق دریافت مینمودند بلکه سهمی از غنائم
جنگی نیز به آنان میرسید. پیدایش ارتش و افزوده شدن آن بر بافت سنتی قشون که
خاستگاه قبیلگی داشت، اولین ویژگی مهم اجتماعی به قدرت رسیدن قبایل آسیای مرکزی در
ایران بود. پیدایش ارتش به دنبال خود هزینه و خرج و مخارج امور نظامی و لشکری را
به همراه آورد. جمعآوری مالیات به دست والیان و حاکمان محلی صورت میگرفت. در این
دوران حق مالکیت زمین چندان از نظر حکومت به رسمیت شناخته نمیشد و رؤسای قبایل
پس از گرفتن یک منطقه، خود را صاحب آن میدیدند و منطقهٔ فتح شده برای آنان به مثابه غنیمت جنگی بود که میبایستی میان افراد قبیله تقسیم شود.
بازگشت به قراباغ و بدرود زندگی
در همین زمان قفقاز به اشغال روسیه در آمد. خان قاجار برای سرکوب آنان عازم قفقاز شد اما هنوز به آنجا نرسیده بود که تزار روس کشته شدو جانشین وی به سپاهیان خود دستور مراجعت داد. آقامحمدخان که از این مسئله سخت شادمان گردیده بود تصمیم گرفت که در قفقاز به تصرف شهر شوشی بپردازد که در حمله اول به دست وی نیفتاده بود. شهر شوشی پس از مدتی مقاومت در اثر اختلافات داخلی تسلیم شد ولی در حالی که از فتح بدون خون ریزی شوشی در قراباغ آذربایجان ۳ روز بیشتر نمیگذشت در بامداد ۲۱ ذیالحجه، ۱۲۱۱ هجری قمری بدست صادق نهاوندی و دو تن از همدستانش به قتل رسید و از آنجا که در آن زمان پیکر بزرگان را در عتبات عالیات بخاک میسپردند، وی را نیز به نجف اشرف بردند و در جوار آرامگاه امام اول شیعیان به خاک سپاردند در مورد علت مرگ وی گفته شده که خان قاجار به تعدادی از نوکران خود بدلیل یک نافرمانی جزئی قول داد که فردا اعدامشان خواهد کرد. اما در آن شب آزادشان گذاشت که آنان نیز بر وی حمله کرده و وی را کشتند